بن بست

قاصدک

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۴ ب.ظ

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی

 

انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند

 

قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو ، دروغ
که فریبی تو. ، فریب

 

قاصدک
هان،
ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی! کجا رفتی ؟ آی

 

راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟

 

قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند
  • ۹۵/۰۷/۱۶
  • اینجانب

نظرات (۵)

قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند
  • رشته خیال
  • شعرش برای اخوانه؟!
    پاسخ:
    اره
    :)
    پاسخ:
    :)
    منم مثل lady cyan 

    لبخند میزنم.  :) 

    که مثلن ینی خوندم اینو :))
    پاسخ:
    :)
    سپاس
  • فرید صیدانلو
  • اخوان ثالث عالیه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">