بن بست

بریدم.

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۵۳ ب.ظ

شدم یه ادم‌پرخاشگر که فقط در حال جیغ زدن و دعوا کردنم .

خسته شدم بریدم از خودم از ادمای دوربرم

بریدم‌.

 

 

  • اینجانب

همین

دوشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۰۷ ب.ظ

چت کردن فقط برای سرگرمی و گذشتن زمان انجام میدادم تا اینکه روزی به خودم اومدم که چند ساله دارم باهاش حرف میزنم با هر رفتنش دلم میشکنه و با دوباره اومدنش باز میدونم میره و این دوستی مجازی دارم ادامه میدم با اینکه فقط میدونم یه دوستیه. این دوستی باعث شده که دلتنگ ادمی بشم که اصلا ندیدمش منظورمان از نزدیک ست  و همچنین باعث میشه نگرانش بشم

گاهی قدم در راهی میزاریم که خودمون هم میدونم هیچ نتیجه ای نداره ولی ادامه اش میدم  و این ادامه دادن داره به خودمون ضربه میزنه

  • اینجانب

برگشتیم عصر حجر

يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۱۴ ب.ظ

این چه وضعشه نمیتونم یه ایمیل بفرستم و کارامو انجام بدم.

فاتحه این مملکت باید خوند که اولین کار و فکری که میکنن قطع کردن اینترنت.

 

  • ۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۸:۱۴
  • اینجانب

این زندگی نیست

چهارشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۸، ۰۲:۴۰ ب.ظ

عمری که داره  تموم میشه تو این زندگی در اصل زندگی نیست .

  • ۰۶ شهریور ۹۸ ، ۱۴:۴۰
  • اینجانب

وقتی میرید دیگه برنگردین

دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۳۹ ق.ظ
خسته شدم از فکر کردن به همه چیز و همه کس
فراموش کردن هم خوبه اگه واقعا میشد بعضی ادما و بعضی چیزها رو فراموش کرد .
وقتی دارین میرین برین برنگردین
وقتی میری به هر بهانه ای برنگردین چون  شاید به رفتنت داره عادت میکنه  به نبودن به حرف نزدن به نشنیدن صداتون  اما برمیگردین باز اول شروع میکنید باز میرید غیب میزنید هر وقت دلتون خواست میاید هر وقت به قول خودتون دلتنگ که شدین د لامصب بی مروت نکن این کارو .
طرف مقابل ادمه درسته میاین جواب میده و....
روابط ادما پیچیده ست فرقی نداره ادمی که باهاشید تو دنیای واقعیه یا دنیای مجازیه احساس کوفتی یا هر چیزی که اسمش هست عادت کردن بهم  ادما رو بهم میریزه باعث میشه دلتنگ شن باعث میشه بهم بریزن و ....
میدونم اشتباه خیلی خوب میدونم اشتباه
 
  • ۳۱ تیر ۹۸ ، ۰۲:۳۹
  • اینجانب

تموم شد

سه شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۲۰ ب.ظ

امروز ۲۵ تیر سال ۱۳۹۸ از پایان نامه ام دفاع کردم .

زمان دفاع ۱۱ صبح . البته استادای گرامی ۱۱:۳۰ تشریف اوردن.

در کل خوب بود



  • ۲۵ تیر ۹۸ ، ۲۱:۲۰
  • اینجانب

مردی به نام اوه

سه شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۰۷ ب.ظ

کتاب تازه ای که خوندم مردی به نام اوه

اول از این کتاب خوشم نمیومد اما بنا بر عادتی که دارم باید تا ته یه چیز برم خوندم

کم‌کم کتاب برام‌جذاب و دوست داشتنی شد.



  • ۱۳ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۰۷
  • اینجانب

نمیدونم

چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۱:۳۶ ق.ظ

دیارم داره بارون میاد.

سگ همسایه واق واق میکرد شنیده بودم که سگ واق واق کنه زلزله میاد و به عزیزجان گفتم امشب زلزله میاد .

یکی بهم گفت از مرگ نمیترسی امشب ؟

گفتم نه گفت زیر این همه خاک باز نمیترسی؟ گفتم ادم مرده هیچ حسی نداره هیچی متوجه نمیشه

گیر کردم تو پایان نامه ام درست نمیشه نمیدونم باید چطوری درس کنم

مدتیه درگیر فصل سه بودم که استاد جان هنوز رضایت ندادن  و مدتی هم هست درگیر فصل ۴ که این فصل هم به مشکل برخوردم و نمیدونم چطوری درستش کنم .

سردرد گرفتم از بس که رو داده هام کار کردم و درست نمیشن .




  • ۰۷ فروردين ۹۸ ، ۰۱:۳۶
  • اینجانب

ناطور دشت

سه شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ ق.ظ
کتاب تازه ای که خوندم اسمش ناطور دشت 

نمیدونم چرا حس میکنم باید کتاب ادمو به فکر وادار کنه.این کتابا بیشتر کتابای فلسفی ان که درگیرشون میشم و از درگیر شدن بهشون لذت میبرم.

البته میدونم گاهی کتاب ها فقط زندگی یه ادم توضیح میدن بدون هیچ چیز عجیب و غریبی .

گاهی بعضی از کتابها که زندگی ادما رو بیان میکنن میشه میخکوبشون شد و یه روزه خوندشون و گاهی نه و برات جالب نباشن و چند روزی طول بکشه تموم کردنشون.

یه عادتی که دارم اینه که حتی اگه از یه چیزی خوشم نیاد مثلا یه کتاب و یا یه فیلم چون شروع کردم حتما باید به اخرش برسم و این گاهی بده .


  • ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۵۸
  • اینجانب

تموم شد

چهارشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۵۷ ب.ظ
1397.10.26 اخرین امتحان دوره کارشناسی ارشد دادم و تموم شد.
اگه دکترا نخونم میشه اخرین امتحان دوره تحصیلیم.

  • ۲۶ دی ۹۷ ، ۱۷:۵۷
  • اینجانب